سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستم راندن بر بندگان بدترین توشه است براى آن جهان . [نهج البلاغه]
عصـــــــــــر موعـــــــــــــود
با بزرگان درباره شهید عرب:
شهید قربانعلی عرب

 به یاد سردار رشید اسلام شهید
قربانعلی
عرب    جانشین عملیاتی لشکر 14 امام حسین (ع ) "آقای
گل"

در سال 1336 مقارن عید سعید قربان روستای (مارکده
)
از توابع شهرکرد با تولد نوزادی شایسته , صفائی دیگر پیدا
کرد که والدین او به خاطر ارادت به ساحت اقدس امیرمومنان (ع ) برای او نام پر
محتوای « قربانعلی » را انتخاب نمودند خانواده ایشان کشاورز و مستضعف بودند و نور
وابستگی آنها به مذهب و اهل بیت (ع ) نمایان و عالمگیر بود.
در سن شش سالگی پدرش را از دست داد و این امر باعث شد پس از چند سال تحصیل را رها
کرده و همراه مادرش به اصفهان عزیمت نماید. تلاش برادران ایشان برای ادامه تحصیل
وی موثر نیفتاد و به خاطر مشکلات مالی مجبور شد به شغل درب و پنجره سازی روی آورد.
در آغاز نهضت اسلامی به صف مبارزین پیوست . عشق و علاقه عجیبی به امام خمینی (ره )
داشت و این عشق تا آخرین لحظات عمر پربرکتش محفوظ ماند.
در سالهای اول پیروزی انقلاب ازدواج کرد که از آن شهید عزیز 3 فرزند (2 دختر و 1
پسر) بجای ماند که تنها فرزند پسر او به علت بیماری به رحمت ایزدی پیوست . با شروع
درگیری در مناطق غرب کشور به کردستان اعزام و مدتی را در کسوت نیروی بسیجی به خدمت
مشغول شد. در اولین روزهای هجوم ارتش بعث عراق به خاک میهن اسلامی از کردستان به
جنوب عزیمت نمود و مبارزه را از خط شیر دارخوئین آغاز نمود . در حفر کانال 2
کیلومتری خط شیر نقش بسزائی داشت و در عملیات فرمانده کل قوا از خود حماسه های
جاودان نشان داد که این امر موجب شد در عملیات ثامن الائمه (ع ) فرماندهی گردان به
ایشان واگذار شود.
سردار شهید عرب به خاطر استعدادهای زائدالوصفی که داشت به شورای فرماندهی لشکر
امام حسین (ع ) راه پیدا کرد و تا زمان شهادت در مسئولیتهای مهم و سرنوشت سازی که
به وی واگذار شد مردانه و در نهایت تلاش و کوشش از اسلام و انقلاب دفاع کرد. این
فرمانده لایق بارها تا حد شهادت پیش رفت و از هر عملیاتی با تن مجروح برگشت و
سرانجام در تاریخ 1364,2,12 درحالیکه مسئولیت جانشین عملیاتی لشکر را عهده دار بود
در جاده خندق (منطقه عملیاتی بدر) به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
سردار شهید قربانعلی عرب در آینه خاطره ها و گفتارها :
ث از همان ابتدائی که ایشان مسئولیتها را قبول کردند سادگی و خلوص زائدالوصفی در
ایشان دیده بودیم و این سادگی و اخلاص در عملیاتها خیلی به او کمک میکرد و کارها
را بخوبی پیش می برد. بیشتر بچه هائی که الان مسئولیتهای مختلف عملیاتی دارند , از
آنهائی هستند که زیردست او بزرگ شدند و فرماندهی , صداقت , اخلاص و مدیریت را از
ایشان یاد گرفته اند.
« سردار شهید خرازی »
ث (شهید عرب ) در لشکر جایگاه خاصی داشت و تمام نیروها از ایشان درس می گرفتند , او
علاوه بر سمت فرماندهی , مانند یک پدر , دلسوزی می کرد. نیروها خوشحال می شدند که
اینچنین وجود پربرکتی در این لشکر هست و به همین خاطر همه جا او را می شناختند.
« سردار شهید قوچانی »
ث آقای عرب همواره ذکر خدا بر زبانش جاری بود و سیمای نورانی و بشاش او در سخت
ترین مصائب و مشکلات تسلی بخش و الهام بخش بود و ما را در راه مبارزه با شداید
یاری می داد. او اکثر روزها را روزه می گرفت و قضای روزه ها را حتی در تابستان گرم
و سوزان ادا میکرد.
« همسر شهید »
ث از ملاقات حضرت امام خمینی (ره ) برگشته بود به من گفت : اگر میخواهی بیا چشمان
مرا ببوس , علت را سئوال کردم گفت : این چشمان موفق به زیارت چهره نورانی امام شده
است , چشمان من متبرک شده به دیدن کسی که حاضریم جان خود را در راهش فدا کنیم .
« برادر شهید »
ث من چندین بار از زبان آقای خرازی شنیدم که لقب (مالک اشتر) را به آقای عرب می
دادند و در موقعیکه خبر شهادت ایشان را به حاج حسین دادم از او به نام مالک اشتر
یاد کردند.
« حاج حسین رضائی برزانی »
آقای گل تکیه کلام او در صدا زدن افراد بود. به عنوان مثال یک بسیجی را که میخواست
صدا بزند یا هر شخصی را که می خواست صدا بزند و اسمش را نمی دانست یا اگر هم می
دانست میگفت « آقای گل ... »
« فرمانده شهید لشکر امام حسین (ع ) شهید خرازی »
ث ما خداوند را شکر گذاریم که مدتی را در خدمت آن بنده مقرب خداوند
بودیم و شهادت او بر ما بسیار تاثیرانگیز و ناراحت کننده بود.
« سردار شهید حاج علی قوچانی »
ث در اتاق عمل بیمارستان بعد از آنکه سینه مجروحش تحت عمل جراحی
قرار گرفت پرستار اتاق عمل می گفت : او درحالت بیهوشی با دست به سینه زخمی خود می
زد و حضرت زهرا(س ) را فریاد می نمود.
« برادر شهید »
ث او آدم فوق العاده مخلص و متواضعی بود , هم در زندگی , هم در جنگ
, اخلاص بسیاری داشت . هر جا بحث کار بود حضور پیدا میکرد. عشق وافری به آقای
خرازی داشت . بارها اظهار می داشت : آقای خرازی هر کاری بگوید انجام می دهم .
« غلامحسین هاشمی »
ث تکیه کلام او « آقای گل » بود خیلی مودبانه و با احترام , افراد
را با لفظ « آقای گل » صدا میکرد. احترام خاصی برای رزمندگان قائل بود.
« ناصر علی بابائی »
ث مرحله اول « عملیات بستان » شروع شده بود. بستان به محاصره
درآمده بود و نیروهای عراقی در آن شهر گیر افتاده بودند. آقای عرب دو گردان پیاده را
فرماندهی میکرد. ما به عنوان نیروی اطلاعاتی هر وقت با او کار داشتیم , می باید
آنقدر در خطوط مقدم زیر آتش رگبار و خمپاره میگشتیم تا کنار سنگری و یا در میان
چند بسیجی او را می یافتیم و...
« حمید رئیسی »
ث وقتی به مرخصی می آمد یک اکیپ تشکیل میداد و به خانواده شهدا سر می زد , به
عیادت مجروحان می رفت . حتی در روستاها و بیرون شهر و این درحالی بود که خود
مشکلات عدیده ای داشت ...
« حاج جواد امینی »
ث همیشه یک قرآن جیبی همراه داشت و روزانه چند آیه آن را تلاوت میکرد. تاکید خاصی
بر ترجمه آیات داشت به همین جهت قرآنی تهیه کرده بود که متن آن ترجمه شده باشد.
« ناصر علی بابائی »
« از گفتارهای شهید »

جبهه انسان را می سازد , جنگ ما واقعا سازنده است , اینجا شفاخانه است .
باید بجنگیم تا زمانی که انشاالله به پیروزی برسیم .
... یکبار در تنگه چزابه از طرف دشمن آتش ریخته می شد و ما نمی توانستیم سنگر
بسازیم . حجم آتش زیاد بود. به برادران گفتیم : « بیائید دعای فرج بخوانیم . » پس
از خواندن دعای فرج , آتش به طور کلی قطع شد و دیگر آنجا آتش نریختند.
« از وصیتنامه شهید قربانعلی عرب »
ث خداوندا! تو را شکر می کنم که به من این نعمت بزرگ را عطا کردی که دین مبین
اسلام را اختیار کنم و تو را شکر می کنم که راهنمای مرا قرآن , رسول گرامیت (ص ) و
ائمه (ع ) قرار دادی .
ث خداوندا! مرگ مرا شهادت در راه خودت عطا بفرما و موقع شهادت به جای ناله , ذکر
خودت را بر زبانم جاری ساز و با چهره خندان ببر.
ث خدایا! هجرت کرده ام برای رضا تو , در جهاد مقدس با آنچه که در توان داشته ام و
این توان نیز از خودت است ما چیزی از خودمان نداریم و هرچه داریم از توست .
ث ماخذ : کتاب عشق گوید
عباسعلی محسنی




  • کلمات کلیدی :
  • شاهسون مارکده ::: پنج شنبه 88/5/1::: ساعت 7:7 صبح


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    بازدیدهای وبلاگ
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدید :16706

    مشخصات نویسنده
    عصـــــــــــر موعـــــــــــــود
    شاهسون مارکده
    این وبلاگ برای مطالب گوناگون و در کنار آن برای آشنای مردم با روستای مارکده ایجاد گردیده

    پیوندهای روزانه

    دسته بندی مطالب

    آرشیو شده ها

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    عصـــــــــــر موعـــــــــــــود

    لینک دوستان

    موسیقی وبلاگ